سبد خرید
{{item.quantity}}
تعداد را بنویسید. بیش‌تر از 0 بنویسید. کم‌تر از {{item.product.variant.max + 1}} بنویسید.
{{item.promotion_discount|number}} تومان تخفیف
{{item.total|number}} تومان
مبلغ قابل پرداخت
{{model.subtotal|number}} تومان
ثبت سفارش
سبد خرید شما خالی است
اسرار مصر باستان: مهندسی، آیین‌ها و خدایان نیل

اسرار مصر باستان: مهندسی، آیین‌ها و خدایان نیل

اسرار مصر باستان: سفری بسیار طولانی به اعماق تاریخ، علم و جادوی تمدن نیل

در پهنه‌ی بی‌کران تاریخ بشریت، کمتر تمدنی به اندازه‌ی مصر باستان توانسته است هاله‌ای از رمز و راز و شگفتی را پیرامون خود حفظ کند. تمدنی که در آغوش رود نیل، شاهرگ حیات‌بخش خود، زاده شد و در میان شن‌های سوزان صحرا، یادگارهایی از خود به جای گذاشت که هنوز هم مهندسان، دانشمندان و رویاپردازان را به چالش می‌کشد. چگونه قومی در هزاران سال پیش به چنین دانش عمیقی از مهندسی، نجوم و پزشکی دست یافت؟ آیا اهرام تنها مقبره‌هایی برای فراعنه بودند یا اهداف والاتری را دنبال می‌کردند؟ آیا نفرین‌های حک‌شده بر دیوارهای مقابر، تنها خرافاتی برای ترساندن دزدان بود یا قدرتی ماورایی در آن‌ها نهفته است؟ در این وبلاگ بسیار طولانی، ما نه تنها به این پرسش‌ها پاسخ خواهیم داد، بلکه به دنیاهای دیگری نیز سفر خواهیم کرد: دنیای خدایان بالدار و ایزدان شغال‌سر، زندگی روزمره‌ی کشاورزان و کاتبان، و آیین‌های پیچیده‌ای که مرگ را نه یک پایان، که یک سرآغاز باشکوه می‌دانستند. کمربندها را ببندید، این سفری عمیق به قلب یکی از اسرارآمیزترین تمدن‌های تاریخ است.

شاهکارهای مهندسی یا نشانه‌هایی از فراسوی آسمان؟

راز بزرگ اهرام: شاهکارهای مهندسی یا نشانه‌هایی از فراسوی آسمان؟

هرم بزرگ جیزه، آخرین بازمانده از عجایب هفتگانه‌ی جهان باستان، بیش از یک بنای یادبود است. این سازه یک معجزه‌ی ریاضی و مهندسی است که با بیش از ۲.۳ میلیون قطعه سنگ به وزن مجموعاً ۶ میلیون تن ساخته شده است. این سنگ‌ها با چنان دقتی روی هم قرار گرفته‌اند که یک کارت ویزیت به سختی بین آن‌ها جا می‌شود. چگونه؟ این پرسشی است که دو مسیر فکری کاملاً متفاوت را پیش روی ما قرار می‌دهد.

نگاه علمی: تکامل معماری و نبوغ سازمان‌دهی

نگاه علمی: تکامل معماری و نبوغ سازمان‌دهی

اهرام یک شبه به وجود نیامدند. آن‌ها محصول قرن‌ها آزمون و خطا و تکامل معماری بودند.

از مصطبه تا هرم پلکانی

در ابتدا، فراعنه در سازه‌هایی مستطیل‌شکل به نام "مصطبه" دفن می‌شدند. معمار بزرگ و وزیر فرعون جوزر، یعنی ایمهوتپ، در حدود ۲۶۷۰ قبل از میلاد، ایده‌ای انقلابی را اجرا کرد: او شش مصطبه را با ابعاد کوچک‌شونده روی هم قرار داد و اولین هرم تاریخ، "هرم پلکانی" را در سقاره خلق کرد. این سازه، اولین بنای سنگی عظیم در تاریخ جهان بود و نقطه‌ی عطفی در معماری محسوب می‌شد.

آزمون و خطای فرعون سنفرو

فرعون سنفرو، پدر خوفو (سازنده‌ی هرم بزرگ)، نقش کلیدی در تکامل هرم داشت. او چندین هرم ساخت که هر کدام یک درس مهندسی بود. هرم او در میدوم به دلیل نقص فنی فرو ریخت. سپس او ساخت "هرم خمیده" در دهشور را آغاز کرد. مهندسان کار را با زاویه‌ی تند ۵۴ درجه شروع کردند، اما در نیمه‌ی راه متوجه شدند که سازه ناپایدار است و ممکن است فرو بریزد. بنابراین، زاویه را به ۴۳ درجه کاهش دادند که باعث شکل خمیده‌ی منحصربه‌فرد آن شد. در نهایت، سنفرو با استفاده از درس‌هایی که آموخته بود، "هرم سرخ" را با زاویه‌ی پایدار ۴۳ درجه ساخت که اولین هرم واقعی با وجوه صاف در تاریخ است. این فرآیند تکاملی نشان می‌دهد که دانش ساخت اهرام، زمینی و اکتسابی بوده است.

اسرار داخلی هرم بزرگ

ساختار داخلی هرم بزرگ خود یک شگفتی است. دالان بزرگ (Grand Gallery) یک راهروی شیب‌دار با سقف بسیار بلند است که به اتاق شاه (King's Chamber) منتهی می‌شود. این اتاق کاملاً از گرانیت قرمز ساخته شده که از آسوان در ۸۰۰ کیلومتری جنوب جیزه آورده شده است. همچنین دو کانال باریک که به "هواکش" معروفند، از اتاق شاه و اتاق ملکه به سمت بیرون هرم امتداد دارند. هدف دقیق آن‌ها مشخص نیست. آیا برای تهویه بوده‌اند یا، همانطور که برخی معتقدند، مسیرهایی نمادین برای سفر روح فرعون به سوی ستارگان خاصی (مانند ستاره قطبی و ستارگان کمربند شکارچی) طراحی شده بودند؟ پروژه‌ی اخیر "ScanPyramids" با استفاده از فناوری میون‌نگاری، یک فضای خالی بسیار بزرگ (Big Void) را در بالای دالان بزرگ کشف کرده که وجود اتاق‌ها یا سازه‌های مخفی دیگری را محتمل می‌سازد و بر رازآلودگی این بنا می‌افزاید.

نگاه غیرعلمی: هم‌ترازی کیهانی و دانش گمشده

نگاه غیرعلمی: هم‌ترازی کیهانی و دانش گمشده

برای بسیاری، توضیحات علمی هرچقدر هم قانع‌کننده باشند، نمی‌توانند عظمت و دقت فرا انسانی اهرام را توجیه کنند. اینجاست که نظریه‌های جایگزین وارد میدان می‌شوند.

نظریه هم‌ترازی شکارچی (Orion Correlation Theory)

این نظریه که توسط رابرت بووال مطرح شد، بیان می‌کند که چیدمان سه هرم بزرگ جیزه (خوفو، خفرع و منقرع) بازتاب دقیقی از چیدمان سه ستاره‌ی کمربند صورت فلکی شکارچی (Orion's Belt) بر روی زمین است. علاوه بر این، موقعیت این مجموعه نسبت به رود نیل، مشابه موقعیت کمربند شکارچی نسبت به کهکشان راه شیری است. طبق این نظریه، مصریان این هم‌ترازی را برای خلق یک "آسمان بر روی زمین" طراحی کرده‌اند، زیرا صورت فلکی شکارچی با اوزیریس، خدای مرگ و رستاخیز، مرتبط بود. این نظریه بسیار محبوب است اما اکثر مصرشناسان آن را به دلیل عدم تطابق کامل و فقدان شواهد متنی رد می‌کنند.

ریاضیات پنهان

طرفداران نظریه‌های جایگزین به روابط ریاضی شگفت‌انگیزی در ابعاد هرم بزرگ اشاره می‌کنند. برای مثال، اگر محیط پایه‌ی هرم را بر دو برابر ارتفاع آن تقسیم کنیم، به عدد پی (π ≈ 3.14) با دقت بسیار بالایی می‌رسیم. همچنین گفته می‌شود که نسبت مجموع مساحت وجوه به مساحت قاعده، به عدد طلایی (φ ≈ 1.618) نزدیک است. آیا این‌ها تصادفی هستند یا نشانه‌ای از دانش ریاضی بسیار پیشرفته‌ای که به طور عمدی در این سازه گنجانده شده است؟

"اهرام نه تنها مقبره، بلکه تلسکوپ‌هایی سنگی به سوی ابدیت بودند، کتاب‌های ریاضی که با زبان سنگ نوشته شده‌اند و کلیدهایی برای باز کردن قفل‌های کیهان." - نقل قولی منتسب به محققان نظریه‌های جایگزین.


مومیایی کردن: هنر و علم جاودانگی

باور به زندگی پس از مرگ، سنگ بنای تمدن مصر بود. آن‌ها مرگ را نه یک پایان، که یک گذار به دنیایی دیگر می‌دانستند. برای این سفر، جسم باید سالم می‌ماند تا روح بتواند به آن بازگردد. این باور منجر به توسعه‌ی هنر و علم پیچیده‌ی مومیایی کردن شد.

آناتومی یک آیین: فراتر از خشک کردن بدن

فرآیند ۷۰ روزه‌ی مومیایی کردن، یک عمل جراحی و شیمیایی دقیق بود که با جزئیات مذهبی همراه بود.

کوزه‌های کانوپیک: محافظان اندام‌ها

اندام‌های داخلی خارج شده (ریه، کبد، معده و روده) به دقت نگهداری می‌شدند. هر کدام در یک کوزه‌ی مخصوص به نام "کوپه‌ی کانوپیک" قرار می‌گرفت که توسط یکی از چهار پسر هوروس محافظت می‌شد:

  • ایمستی (Imsety): با سر انسان، محافظ کبد بود.
  • هاپی (Hapi): با سر بابون، محافظ ریه‌ها بود.
  • دوآموتف (Duamutef): با سر شغال، محافظ معده بود.
  • قِبِح‌سِنوف (Qebehsenuef): با سر شاهین، محافظ روده‌ها بود.

این کوزه‌ها در کنار تابوت قرار داده می‌شدند تا اندام‌ها در زندگی پس از مرگ دوباره به متوفی بپیوندند.

آیین گشودن دهان (Opening of the Mouth Ceremony)

پس از اتمام مومیایی کردن و درست قبل از دفن، مهم‌ترین آیین برگزار می‌شد. در این مراسم، یک کاهن با ابزارهای خاصی (مانند اسکنه و تیشه) به صورت نمادین دهان، چشم‌ها و گوش‌های مومیایی را لمس می‌کرد. آن‌ها معتقد بودند این کار حواس پنجگانه را به متوفی بازمی‌گرداند تا بتواند در دنیای پس از مرگ ببیند، بشنود، صحبت کند و غذا بخورد. این آیین، تبدیل جسد بی‌جان به یک موجود زنده در عالم دیگر را کامل می‌کرد.

پانتئون خدایان: بافتن تار و پود کیهان

پانتئون خدایان: بافتن تار و پود کیهان

دین در مصر باستان صرفاً مجموعه‌ای از باورها نبود؛ بلکه سیستم عاملی بود که تمام جنبه‌های زندگی، از طلوع خورشید تا طغیان نیل و از تولد تا مرگ را توضیح می‌داد و کنترل می‌کرد. این جهان‌بینی پیچیده، پر از خدایان و الهه‌هایی با نقش‌های گوناگون بود.

خدایان اصلی: بازیگران صحنه کیهان

  • رَع (Ra): خدای خورشید و پادشاه خدایان. او هر روز با قایق خود از آسمان عبور می‌کرد و نور و زندگی را به ارمغان می‌آورد و شب‌ها به دنیای زیرین سفر می‌کرد تا با نیروهای تاریکی بجنگد و طلوعی دوباره را تضمین کند.
  • اوزیریس (Osiris): خدای عالم اموات، رستاخیز و باروری. داستان قتل او به دست برادرش "سِت" و زنده شدن دوباره‌اش توسط همسرش "ایسیس"، محوری‌ترین اسطوره‌ی مصری در مورد مرگ و زندگی پس از مرگ است.
  • ایسیس (Isis): الهه‌ی مادر، جادو و درمان. او نماد وفاداری، قدرت زنانه و مادری بود و به عنوان یکی از قدرتمندترین جادوگران در میان خدایان شناخته می‌شد.
  • هوروس (Horus): خدای شاهین‌سر، فرزند اوزیریس و ایسیس. او پس از انتقام گرفتن از "ست" به پادشاهی زمین رسید و هر فرعون زنده، تجسم زمینی او محسوب می‌شد. چشم هوروس (Eye of Horus) نماد حفاظت، قدرت و سلامتی بود.
  • آنوبیس (Anubis): خدای شغال‌سر، سرور مومیایی کردن و راهنمای ارواح در عالم اموات. او بود که بر مراسم وزن کردن قلب نظارت می‌کرد.
  • تحوت (Thoth): خدای لک‌لک‌سر، ایزد خرد، نوشتن، دانش و ماه. او کاتب خدایان و مخترع خط هیروگلیف به شمار می‌رفت.

آفرینش جهان و آیین توزین قلب

بر اساس اسطوره‌ی آفرینش هلیوپولیس، در ابتدا تنها اقیانوسی از آشوب (نون) وجود داشت. از این اقیانوس، تپه‌ای پدیدار شد و بر روی آن، آتوم (شکل اولیه‌ی رع) خود را به وجود آورد. او سپس شو (هوا) و تفنوت (رطوبت) را آفرید. از این دو، گب (زمین) و نوت (آسمان) زاده شدند و از آن‌ها نیز اوزیریس، ایسیس، ست و نفتیس به دنیا آمدند.

مهم‌ترین آزمون پس از مرگ، مراسم "وزن کردن قلب" بود. روح متوفی به تالار داوری برده می‌شد، جایی که آنوبیس قلب او را در یک ترازو قرار می‌داد. در کفه‌ی دیگر ترازو، پَر "ماعت" (Ma'at)، الهه‌ی حقیقت و عدالت، قرار داشت. اگر قلب به اندازه‌ی پر سبک بود (یعنی فرد زندگی پاکی داشته)، روح اجازه می‌یافت به بهشت (دشت‌های آرو) وارد شود. اما اگر قلب سنگین‌تر از پر بود، توسط هیولایی به نام "آمیت" (ترکیبی از تمساح، شیر و اسب آبی) بلعیده می‌شد و روح برای همیشه نابود می‌گردید.

زندگی در کرانه‌های نیل: فراتر از فراعنه و مقابر

زندگی در کرانه‌های نیل: فراتر از فراعنه و مقابر

تاریخ مصر اغلب بر فراعنه و بناهای عظیمشان متمرکز است، اما این تمدن بر شانه‌های میلیون‌ها انسان عادی بنا شد. زندگی این افراد، اگرچه کمتر در کتیبه‌ها ثبت شده، اما به همان اندازه شگفت‌انگیز بود.

ساختار اجتماعی: هرمی درون هرم

جامعه‌ی مصر مانند اهرامش، یک ساختار سلسله‌مراتبی دقیق داشت. در رأس، فرعون قرار داشت که یک خدای زنده محسوب می‌شد. پس از او، وزیر، کاهنان اعظم، و مقامات عالی‌رتبه قرار داشتند. طبقه‌ی بعدی متعلق به کاتبان بود؛ باسوادان جامعه که به دلیل توانایی خواندن و نوشتن، از احترام و قدرت زیادی برخوردار بودند و امور اداری و اقتصادی را ثبت می‌کردند. پس از آن‌ها، صنعتگران ماهر، سربازان، و سپس توده‌ی عظیم جمعیت یعنی کشاورزان قرار داشتند. در پایین‌ترین سطح نیز کارگران غیرماهر و خدمتکاران بودند.

کشاورزی: ریتم زندگی با نیل

زندگی کشاورزان با سه فصل نیل تنظیم می‌شد:

  1. آخِت (Akhet - فصل طغیان): از ژوئن تا سپتامبر، نیل طغیان می‌کرد و لایه‌ی غنی و سیاهی از لجن حاصلخیز را بر زمین‌ها می‌نشاند. در این دوره، کشاورزان به کارهای ساختمانی برای فرعون، مانند ساخت اهرام و معابد، گماشته می‌شدند.
  2. پِرِت (Peret - فصل رویش): از اکتبر تا فوریه، پس از فروکش کردن آب، فصل کاشت و شخم زدن بود.
  3. شِمو (Shemu - فصل برداشت): از مارس تا مه، زمان دروی گندم و جو بود. این محصولات پایه‌ی اصلی غذای مصریان یعنی نان و آبجو را تشکیل می‌دادند.


جایگاه زنان

در مقایسه با بسیاری از تمدن‌های باستان، زنان در مصر از جایگاه و حقوق قابل توجهی برخوردار بودند. آن‌ها می‌توانستند مالک و وارث اموال باشند، کسب‌وکار خود را اداره کنند، در دادگاه شهادت دهند و قراردادهای قانونی ببندند. اگرچه مشاغل اصلی دولتی در دست مردان بود، اما زنانی از خانواده سلطنتی (مانند حتشپسوت) می‌توانستند به مقام فرعونی نیز برسند.


نفرین توت‌عنخ‌آمون: خشم خدایان یا هیستری رسانه‌ای؟

هیچ داستانی به اندازه‌ی "نفرین فراعنه" نتوانسته است رازآلودگی مصر باستان را در فرهنگ عامه زنده نگه دارد. این افسانه با کشف مقبره توت‌عنخ‌آمون در سال ۱۹۲۲ توسط هاوارد کارتر و حامی مالی او، لرد کارناروون، به یک پدیده‌ی جهانی تبدیل شد.

روایت رازآلود: زنجیره‌ای از مرگ‌های به ظاهر بی‌پایان

روایت رازآلود: زنجیره‌ای از مرگ‌های به ظاهر بی‌پایان

مرگ لرد کارناروون در آوریل ۱۹۲۳، تنها چند ماه پس از ورود به مقبره، به دلیل عفونت ناشی از نیش پشه، آغازی بر این افسانه بود. گفته می‌شد در لحظه‌ی مرگ او، تمام چراغ‌های قاهره خاموش شدند و سگ محبوبش در انگلستان زوزه‌ای کشید و مرد. این روایت دراماتیک، خوراک رسانه‌های تشنه‌ی هیجان بود. در سال‌های بعد، لیستی از "قربانیان" تهیه شد:

  • جورج جی گولد اول: سرمایه‌دار آمریکایی که از مقبره بازدید کرد و چند ماه بعد بر اثر سینه‌پهلو درگذشت.
  • شاهزاده علی کامل فهمی بیک: شاهزاده مصری که پس از بازدید از مقبره، توسط همسرش به ضرب گلوله کشته شد.
  • آرتور مِیس: یکی از اعضای اصلی تیم حفاری کارتر که در سال ۱۹۲۸ درگذشت.
  • ریچارد بثل: منشی کارتر که در سال ۱۹۲۹ به طرز مشکوکی در اتاقش مرده پیدا شد.

این مرگ‌ها، که در بازه‌ی زمانی یک دهه اتفاق افتادند، به عنوان شاهدی بر قدرت مرگبار نفرین ارائه می‌شدند.

توضیح علمی: پاتوژن‌ها، آمار و قدرت تلقین

در مقابل این داستان‌های جذاب، علم توضیحات منطقی‌تری ارائه می‌دهد.

  • قارچ‌ها و باکتری‌های باستانی: مقبره‌ای که برای ۳۰۰۰ سال مهر و موم بوده، می‌تواند حاوی هاگ‌های قارچ‌ها (مانند آسپرژیلوس) و باکتری‌های خطرناکی باشد که در غیاب رقیب، تکثیر یافته‌اند. استنشاق این عوامل بیماری‌زا، به ویژه برای فردی با سیستم ایمنی ضعیف مانند لرد کارناروون، می‌تواند کشنده باشد.
  • آمار و مغالطه‌ی تأیید (Confirmation Bias): این یک واقعیت آماری است که از میان ده‌ها نفری که در بازگشایی مقبره نقش داشتند یا از آن بازدید کردند، مرگ چند نفر در طی یک دهه کاملاً طبیعی است. رسانه‌ها و مردم تنها روی مرگ‌ها تمرکز کردند (تایید باور خود) و زندگی طولانی بقیه را نادیده گرفتند. خود هاوارد کارتر، نفر اولی که وارد مقبره شد، ۱۷ سال بعد در سن ۶۴ سالگی به مرگ طبیعی درگذشت. دختر لرد کارناروون، لیدی اولین هربرت، که در کنار پدرش وارد مقبره شد، تا سال ۱۹۸۰ (۵۷ سال بعد) زندگی کرد.
  • مواد سمی: ممکن است در هوای مقبره گازهای سمی مانند آمونیاک یا فرمالدهید ناشی از تجزیه مواد آلی و همچنین مواد نگهدارنده‌ی مورد استفاده در آن زمان وجود داشته باشد.

علوم فراموش‌شده و فناوری‌های ممنوعه

علوم فراموش‌شده و فناوری‌های ممنوعه

پیشرفت‌های علمی مصریان تنها به معماری و مومیایی کردن محدود نمی‌شد. آن‌ها در زمینه‌های دیگری نیز دانش عمیقی داشتند که گاهی اوقات آنقدر پیشرفته به نظر می‌رسد که منجر به شکل‌گیری نظریه‌های "فناوری ممنوعه" شده است.

ریاضیات و پزشکی: پاپیروس‌های علمی

پاپیروس ریاضی رایند (Rhind Mathematical Papyrus) نشان می‌دهد که مصریان با مفاهیم پیچیده‌ای مانند کسرها، مسائل هندسی و جبر پایه آشنا بودند. آن‌ها فرمول‌هایی برای محاسبه‌ی مساحت دایره و حجم هرم ناقص داشتند که برای ساخت و ساز و تقسیم اراضی کشاورزی پس از طغیان نیل ضروری بود. در پزشکی، پاپیروس ادوین اسمیت یک رویکرد کاملاً علمی به جراحات دارد و در آن از معاینه، تشخیص و پیش‌بینی نتیجه صحبت می‌شود. پاپیروس ابرس نیز یک دایرةالمعارف پزشکی با صدها نسخه برای درمان بیماری‌های داخلی، دندانپزشکی، و حتی مشکلات روانی است.

جدال بر سر "چراغ دندره" (Dendera Light)

یکی از جنجالی‌ترین اسرار مصر، یک سنگ‌نگاره در معبد حاثور در دندره است. این نگاره چیزی را نشان می‌دهد که به طرز شگفت‌انگیزی شبیه به یک لامپ حبابی بزرگ است.

نظریه: الکتریسیته در مصر باستان؟

طرفداران نظریه فضانوردان باستان معتقدند این نگاره یک دستگاه فنی را به تصویر می‌کشد. "حباب" شیشه‌ای بزرگ، یک "رشته" به شکل مار در داخل آن، یک "سرپیچ" به شکل گل لوتوس، و یک "کابل" که به یک جعبه (شبیه به باتری یا ژنراتور) متصل است. آن‌ها می‌پرسند چگونه مصریان توانسته‌اند داخل اهرام و مقابر تاریک را با چنان دقتی نقاشی کنند، در حالی که هیچ اثری از دوده‌ی مشعل یا چراغ روغنی بر سقف‌ها نیست؟ آیا آن‌ها از نوعی نور الکتریکی استفاده می‌کردند؟

توضیح مصرشناسی: نمادگرایی اسطوره‌ای

مصرشناسان این نظریه را کاملاً رد می‌کنند. آن‌ها توضیح می‌دهند که این نگاره یک صحنه‌ی اسطوره‌ای کاملاً شناخته‌شده است. "حباب" در واقع نماد رحم نوت، الهه‌ی آسمان، است. "مار" نماد خدای هوروس است که در حال زاده شدن از "گل لوتوس" (نماد آفرینش) است. جعبه‌ای که "کابل" به آن متصل است، ستون "جد" (Djed Pillar) است که نماد ستون فقرات اوزیریس و پایداری است. در مورد روشنایی مقابر نیز، مصریان احتمالاً از چراغ‌های روغنی با نمک استفاده می‌کردند که دود بسیار کمی تولید می‌کرد، و یا با استفاده از سیستم آینه‌های مسی صیقلی، نور خورشید را به داخل مقبره منعکس می‌کردند.

پایان سفر؟ نه، تنها یک سرآغاز

حتی پس از این سفر طولانی در اعماق تاریخ، علم و اسطوره‌ی مصر باستان، ما تنها سطح اقیانوسی از اسرار را خراشیده‌ایم. هر کشف جدید، از یک پاپیروس گرفته تا یک اتاق مخفی در دل هرم، به جای پاسخ دادن به پرسش‌های قدیمی، ده‌ها پرسش جدید را مطرح می‌کند.

جذابیت بی‌پایان مصر در همین دوگانگی نهفته است. از یک سو، با تمدنی منطقی، منظم و علمی روبرو هستیم که با درک عمیق از ریاضیات و فیزیک، سازه‌هایی جاودانه خلق کرد. از سوی دیگر، با مردمی عمیقاً معنوی و رویاپرداز مواجهیم که جهان را پر از نیروهای جادویی و خدایانی می‌دیدند که در هر جنبه از زندگی حضور داشتند. مصر باستان آینه‌ای است که در آن هم نبوغ علمی و هم ظرفیت بی‌پایان انسان برای باور به ماوراء را می‌بینیم. شاید بزرگترین راز مصر این نباشد که اهرام چگونه ساخته شدند، بلکه این باشد که یک تمدن چگونه توانست پس از هزاران سال، همچنان روح ما را تسخیر کند و ما را به پرسشگری درباره‌ی بزرگترین مفاهیم هستی – زندگی، مرگ و جاودانگی – وادار نماید. سفر به مصر هرگز به پایان نمی‌رسد.

اشتراک‌گذاری
همچنین بخوانید...

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
جستجو
برای جستجو در نوشته‌های وب‌سایت، کلمه‌ی کلیدی مورد نظر خود را بنویسید و بر روی دکمه کلیک کنید.
عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
پست الکترونیکی را بنویسید.
ساخت سایت توسط پرتال
دسته‌بندی کالاها